علمی-ترویجی
علیاکبر جعفری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 1-23
چکیده
از دیدگاه جامعهشناسی اقلیتهای قومی و دینی بهعنوان گروهی که بهدلیل تفاوتهایشان با گروه اکثریت در معرض تبعیضها و تمایزات قرار دارند و از مشارکت در زندگی اجتماعی کنارهگیری میکنند، تعریف شدهاند. این شاخصها در بسیاری از جوامع مشاهده میشود، اما مطالعهای تحقیقی با روش مطالعات «جامعهشناسی ...
بیشتر
از دیدگاه جامعهشناسی اقلیتهای قومی و دینی بهعنوان گروهی که بهدلیل تفاوتهایشان با گروه اکثریت در معرض تبعیضها و تمایزات قرار دارند و از مشارکت در زندگی اجتماعی کنارهگیری میکنند، تعریف شدهاند. این شاخصها در بسیاری از جوامع مشاهده میشود، اما مطالعهای تحقیقی با روش مطالعات «جامعهشناسی تاریخی» دربارة ارامنة ساکن جلفای اصفهان در دورة صفوی نشان میدهد که با وجود مشخصات ظاهری این قوم، بهمثابة یک اقلیت، موقعیت نسبتاً ممتازی در جامعه و بالتبع عملکرد موفقی در زندگی اجتماعی پایتخت صفویان داشتهاند. این مطالعه که از نوع تحقیقات تاریخی است و به روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت گرفته، در پی پاسخگویی به این سؤال است: موقعیت و عملکرد ارامنه در ساختار اجتماعی اصفهان عصر صفوی چگونه بوده است؟
نتیجة تحقیق که حاصل جمعآوری اطلاعات و استخراج دادههای تحقیق با استفاده از استدلالهای تاریخی و نمودارهای آماری است، نشان میدهد تعامل سازنده بین این گروه با دولتمردان صفوی و تلاش صفویان برای رونق تجارت، افزایش جمعیت پایتخت خود، کسب اعتبار بینالمللی، و عملکرد درست ارامنه در مسائل و مسئولیتهایی که به آنها واگذار شد، زندگی مسالمتآمیزی را برای این اقلیت در آن دورة تاریخی رقم زد. این نتایج میتواند در تحلیل جامعنگر به جایگاه اقلیتها در دورة صفویه کمک کند.
علمی-ترویجی
حمید حاجیانپور؛ اکبر حکیمیپور
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 25-46
چکیده
ساختار اجتماعی ایرانِ عصر صفوی، با تأثیرپذیری از سیاستهای پادشاهان صفوی، دیگر پذیرای تحرکات سیاسی ـ اجتماعی طرایق صوفیانه نبود. طریقت نوربخشیه با مشاهدة حرکت صوفیان صفوی از محراب بهجانب تخت سلطنت، تداوم محبوبیت و آزادی عمل اجتماعی خویش را در خطر دید. مرشدان نوربخشی تقریباً همزمان با صفویان، بهمنزلة یک طریقت صوفیانة ...
بیشتر
ساختار اجتماعی ایرانِ عصر صفوی، با تأثیرپذیری از سیاستهای پادشاهان صفوی، دیگر پذیرای تحرکات سیاسی ـ اجتماعی طرایق صوفیانه نبود. طریقت نوربخشیه با مشاهدة حرکت صوفیان صفوی از محراب بهجانب تخت سلطنت، تداوم محبوبیت و آزادی عمل اجتماعی خویش را در خطر دید. مرشدان نوربخشی تقریباً همزمان با صفویان، بهمنزلة یک طریقت صوفیانة شیعهمذهب، در قلمرو تیموریان اعلام موجودیت سیاسی کردند، اما درادامه نتوانستند همچون صفویان به قدرت سیاسی دست یابند. بنابراین در برابر تشیع سیاسی و عوامپسند صفویان ناگزیر شدند رویکردهای مختلفی را در زمینههای اجتماعی اتخاذ کنند. تا بدین وسیله سلسلة مذهبی خویش را حفظ کرده و با چشم امید به آینده مترصد فرصتی برای تبدیل طریقت خود به سلطنت باشند.
تحقیق حاضر با بهرهگیری از شیوة پژوهش کتابخانهای و تحلیلی درصدد بررسی ابعاد گوناگون زمینههای حضور مرشدان نوربخشی در جامعة عصر صفوی و نیز کارکردهای اجتماعی آنان در این دوران است. بهنظر میرسد پس از تشکیل حکومت صفویه، پادشاهان این سلسله دیگر نمیتوانستند فعالیت سیاسی، اجتماعی، و مذهبی طرایق صوفیانه را ببینند. لذا از هر فرصتی برای سرکوب سلسلههای مذهبی حاضر در قلمرو خود بهره میبردند. درمقابل، طریقت نوربخشیه، بسان دیگر سلسلههای مذهبی، بهسبب ناتوانی نظامی و مالی نسبت به شاهان صفوی با استفاده از تواناییهای گوناگون اجتماعی خود نظیر اعتقاد به تشیع بهمنزلة مذهب رسمی کشور، ادعای داشتن کرامات، فراگیری دانش طب و بهرهگیری از آن برای حضور پررنگتر در جامعه، سرودن اشعار در زمینههای گوناگون، و ... در تداوم حیات اجتماعی و سیاسی طریقت خود، به امید دستیابی به شرایط بهتر، میکوشیدند.
علمی-ترویجی
سیدمحمدرحیم ربانیزاده
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 47-62
چکیده
سیاستهای مالی و پولی در هر دوره از تاریخ به اشکال گوناگون اجرا میشده است. یکی از این سیاستها چگونگی و نحوة گردش نظام پولی است که در مقاطع تاریخی نمودهایی خاص داشته است؛ در دورة خلافت عباسی، بهسبب افزایش معاملات تجاری و حمل و نقلهای مالی، نظام پولی در قالبی خاص عرضه میشد. این الگو استفاده از چک و سفته بود. خلافت ...
بیشتر
سیاستهای مالی و پولی در هر دوره از تاریخ به اشکال گوناگون اجرا میشده است. یکی از این سیاستها چگونگی و نحوة گردش نظام پولی است که در مقاطع تاریخی نمودهایی خاص داشته است؛ در دورة خلافت عباسی، بهسبب افزایش معاملات تجاری و حمل و نقلهای مالی، نظام پولی در قالبی خاص عرضه میشد. این الگو استفاده از چک و سفته بود. خلافت عباسی برای پیشبرد فعالیتهای مالی و تجاری و معاملات کلان خود در عملیات مالیاتی با هدف رفع مشکلات ناشی از حمل و نقل پولهای سکهای، بهویژه زر و سیمهای بسیار سنگین، به روش پرداختی ایمن، سبک، راحت، و سهلالوصول نیاز داشت. بنابراین کاربرد چک و سفته، با وزن کم و قابلیت جابهجایی بسیار آسان، از ابزارهای سپردهگذاری و حوالة مالی در راستای سیاستهای گردش پولی در امپراتوری عباسی گسترش یافت. استنادات این پژوهش بر اساس مراجعه به متون و منابع تاریخی، بهویژه منابع مالی و خراجی دورة مورد نظر، و تجزیه و تحلیل دادهها استوار است. مستندات تاریخی حاکی از افزایش و پیشرفت فعالیتهای مالی، شبیه به بانکهای امروزی، در دورة خلافت عباسی در قالب چک و سفته است که باعث شکلگیری شیوة نظارتی جدید و همچنین گسترش نهادی به نام صرافی بود که در پرداخت مابهازای پولی معاملات در روش جدید نقش مهمی را ایفا میکرد.
علمی-ترویجی
کوروش صالحی؛ محرم قلی زاده
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 63-77
چکیده
منطقة خوارزم واقع در شمالیترین نقطة ماوراءالنهر، در قرون نخست اسلامی، از نقاط تأثیرگذار در تاریخ منطقة مذکور بهشمار میرود. خوارزم محل تجمع کاروانهای تجاری بوده که از نواحی اُغز، خزر، و بهویژه روس میآمدند و تجار خوارزمی نیز متقابلاً در نقاط دیگر دنیا به فعالیتهای بازرگانی میپرداختند. تجارت این ناحیه ...
بیشتر
منطقة خوارزم واقع در شمالیترین نقطة ماوراءالنهر، در قرون نخست اسلامی، از نقاط تأثیرگذار در تاریخ منطقة مذکور بهشمار میرود. خوارزم محل تجمع کاروانهای تجاری بوده که از نواحی اُغز، خزر، و بهویژه روس میآمدند و تجار خوارزمی نیز متقابلاً در نقاط دیگر دنیا به فعالیتهای بازرگانی میپرداختند. تجارت این ناحیه ازطریق آرال با روسیه و از آن طریق با کشورهای اروپایی جریان داشت. ویژگی خاص جغرافیایی و جمعیت تجارتپیشة خوارزم ادوار پرشکوه اقتصادی و بازرگانی را برای آن رقم زده است. خوارزم در گذر از دوران باستان به دوران اسلامی نیز این نقش خود را حفظ کرد و بازرگانی و تجارت مناطق ماوراءالنهر و خراسان در کف اختیار تجار خوارزمی بود؛ اعتبار آنان بهحدی بود که در نقاط گوناگون ماوراءالنهر، خراسان، هندوستان، بلغار، و سواحل ولگا دارای تجارتخانه و انبارهای بزرگ کالا بودند. خوارزم بهلحاظ سیاسی دارای نوعی نظام فرمانروایی مستقل، که در عصر باستان ریشه داشت، بود و خاندان آل اِفریغ منشأ شکلگیری نظام خوارزمشاهی در آن ناحیه بود. با ورود خوارزم به دوران اسلامی، حکام باستانی آن دستنشاندة عمال خلیفة اسلامی شدند و نوعی نظام دوقطبی بر ساختار سیاسی خوارزم حاکم شد. خوارزم در دورۀ فرمانروایی حکومتهای مستقل محلی ایرانی در ماوراءالنهر بهشکلی مؤثر در مناسبات قدرتگیری میان این سلسلهها نقش داشت. در این مقاله با نگاهی به اوضاع اقتصادی و سیاسی خوارزم به بررسی الگوی توسعة خوارزم در این دو زمینه پرداخته شده است.
علمی-ترویجی
حسین مسعودنیا؛ عاطفه فروغی
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 79-96
چکیده
کودتای سوم اسفند 1299 نقطۀ آغاز حضور رضاخان در عرصۀ سیاسی کشور بود. حضوری که با فرماندهی قزاقها و وزارت جنگ آغاز شد و به تاجگذاری او در مقام سلطنت در 1304 منتهی شد و تا 1320 ادامه یافت. رضاشاه در این دوران بیستساله تلاش کرد با شکلدادن دولتی مرکزی و مقتدر و الگوبرداری از تحولات کشورهای اروپایی، بخشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، ...
بیشتر
کودتای سوم اسفند 1299 نقطۀ آغاز حضور رضاخان در عرصۀ سیاسی کشور بود. حضوری که با فرماندهی قزاقها و وزارت جنگ آغاز شد و به تاجگذاری او در مقام سلطنت در 1304 منتهی شد و تا 1320 ادامه یافت. رضاشاه در این دوران بیستساله تلاش کرد با شکلدادن دولتی مرکزی و مقتدر و الگوبرداری از تحولات کشورهای اروپایی، بخشهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی، و آموزشی را اصلاح کند و از نو بسازد؛ تا چشماندازها و فرصتهای داخلی و بینالمللی تازهای برای ایران فراهم شود. اقدامات اصلاحی او در عرصههای مختلف آثار، نتایج، و واکنشهای متفاوتی را درپی داشت. یکی از راههای بررسی این پیامدها و واکنشها استفاده از متون و آثار چاپی این دوره در چهارچوب جامعهشناسی ادبیات است. در میان متون ادبی، رمان بهدلیل ساختار و ویژگیهای خاص خود اهمیت بیشتری دارد. پژوهش حاضر در پی آن است که به بررسی بازتاب اصلاحات سیاسی و اجتماعی رضاشاه در رمانهای اجتماعی1300 - 1320، با استفاده از چهارچوب نظری لوسین گلدمن، بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سالهای آغاز سلطنت و اجرای اصلاحات مورد نظر رضاشاه، به رمان و رماننویسی توجه بیشتری شد و با گذشت زمان و آشکارشدن نواقص و کاستیهای اصلاحات تقلیدی این دوره، ادبیات و نوع ادبی رمان به ابزاری برای انتقاد از وضعیت آن زمان تبدیل شد.
علمی-ترویجی
شهرام یوسفیفر؛ محمد بختیاری
دوره 1، شماره 1 ، شهریور 1391، صفحه 97-119
چکیده
در دورة صفویه برخی از وجوه ساختاری و عملکردی مناصب اجرایی کشور دگرگونیهایی را از سر گذرانید و در جریان آن شماری از آن مناصب بهمنظور اثربخشی بیشتر در مأموریتهای اداری، سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی مربوط توسعه و تکامل یافت. از آن جمله منصب داروغه، که پیدایش آن به دورة قبل از صفویه مربوط بود، در این دوره برخی دگرگونیهای ...
بیشتر
در دورة صفویه برخی از وجوه ساختاری و عملکردی مناصب اجرایی کشور دگرگونیهایی را از سر گذرانید و در جریان آن شماری از آن مناصب بهمنظور اثربخشی بیشتر در مأموریتهای اداری، سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی مربوط توسعه و تکامل یافت. از آن جمله منصب داروغه، که پیدایش آن به دورة قبل از صفویه مربوط بود، در این دوره برخی دگرگونیهای ساختاری و عملکردی را پذیرا شد و در نتیجة آن نقش و عملکرد اداری و سیاسی آن به همراه منزلت و جایگاه اجتماعی آن، تحول یافت. الگوی ساختار و عملکرد منصب داروغه که در دورة صفویه ظاهر شد، در ادوار بعد میل به انحطاط یافت و در اواخر دورة قاجار زوال یافت. در این مقاله بررسی تاریخی مبتنیبر اسناد و دادههای موجود در منابع، از ساختار و عملکرد منصب داروغه در دورة صفوی، صورت میگیرد. نتیجة این تحقیق نشان میدهد در این دوره بهعلت توسعة کارکردهای این منصب، این عنوان برای صاحبمنصبان نظامی و اداری، استفاده میشد و داروغهها نقش و عملکردهای گوناگون و مهمی در حوزههای اجرایی، قضا، و امنیت اجتماعی برعهده داشتند. اهمیت و منزلت اداری و اجتماعی دارندگان این منصب سبب میشد آنان افزونبر وظایف اصلی خود گاه بهعنوان سفیر، مشاور، و عامل مالی بهکار گرفته شوند و مأموریت نظامی و مواردی دیگر را به عهده بگیرند.