موقوفات زنان یزد از عصر پهلوی تا عصر حاضر (از سال 1305ه.ش تا 1394ه.ش)
صفحه 1-34
زهره چراغی؛ صفا زارع سنگدرازی
چکیده زنان ایران از عصر پهلوی به بعد به دنبال تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و شکلگیری جامعه مدرن با عهدهدار شدن برخی از مشاغل اجتماعی و فرهنگی نقش به سزای در جامعه ایفا نمودند. یکی از اموری که به صورت گستردهتری این نقش را نشان میدهد، در زمینه سنت وقف و موقوفات میباشد. مقاله حاضر که به موقوفات زنان یزد از عصر پهلوی تا عصر حاضر میپردازد،درصدد است تا با توجه به جایگاه وقف در یزد در بازهی زمانی مشخص شده، وسعت و اهمیت نقش زنان را در امر وقف نشان دهد و باتوجه به وقفنامههای موجود و اسناد مکتوب به دست آمده، به سوالات ذیل پاسخ گوید: میزان مشارکت زنان در امر وقف در کدام دوره بیشتر بوده است؟ زنان واقف از چه قشر و طبقه اجتماعی بودهاند و انگیزه آنها ازوقف چه بوده؟ بررسیها نشان میدهد که این نقش در عصرانقلاب اسلامی توسعه پیدا میکند که نشانگر هم جایگاه اجتماعی وهم استقلال مالی زنان دراین دوره میباشد.
کارکردهای اجتماعی جزیه در مصر سده نخستین اسلامی
صفحه 73-87
نگار ذیلابی؛ بهرام کارجواجیرلو
چکیده مالیات جزیه در مصر سده نخستین اسلامی، از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار بر مناسبات اجتماعی والیان مسلمان و اتباع ذمی بود. شرایط و اقتضاءات اخذ جزیه، قوانین و نحوه هزینه کرد و دیگر مسائل مربوط به آن هر دو سوی این معادله یعنی ذمیان و حاکمیت اسلامی را متاثر میساخت. در این پژوهش بر اساس روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد تاریخ اجتماعی، کارکردهای متنوع اجتماعی جزیه در مصر سده نخستین اسلامی بررسی شده است. در مواردی نشان داده شده که چگونه اقتضائات جزیه، نتایجی چون تغییر والیان و یا شورش ها و نارضاییهای عمومی در میان اتباع ذمی را به دنبال داشته است.
جایگاه تنبیه جسمی در نظام آموزشی ایران معاصر
صفحه 35-49
زهرا حاتمی
چکیده بررسی تحول و تطور مفهوم و جایگاه تنبیه جسمی کودکان در نظام آموزشی ایران، امری است مغفول مانده. این مقاله در پی آن است تا با توصیف جایگاه تنبیه در نظام سنتی آموزش مکتب خانه ای به تشریح علل و عوامل ایجاد تردید نسبت به کارایی این امور در روند آموزش و تربیت کودکان بپردازد. مدعای اصلی مقاله حاضر آن است که از میانه عصر ناصری (1313-1264 ق.) و همزمان با آشنایی ایرانیان با افکار نوظهور غربی، نقد تنبیه جسمی و تردید در میزان اثربخشی آن، مورد توجه اندیشه گران متجدد ایرانی قرار گرفته زمینه ساز رواج شیوۀ تربیتی نوینی در مدارس شد که به سان میراثی به دورۀ رضاشاه رسید. در شیوۀ تربیتی جدید، تنبیه جسمی به صورت کامل حذف نشد بلکه تنها تنبیه جسمی لااقل از بعد نظری نهی شده به جای آن تنبیهات جایگزینی پیشبینی و پیشنهاد شد.
"تاریخ سیاسی جدید" به مثابه روش
صفحه 51-71
عبدالرحمن حسنی فر
چکیده «تاریخ سیاسی جدید»، رویکردی مفهومی و روششناختی به حوزه تاریخ است که با شکلگیری دانش تاریخ در عرصه تاریخنگاری جدید شکل گرفت و در نیمه دوم قرن بیستم، به یک جریان تقریبا عمومی تبدیل شد. یکی از گفتمانهای رایج در تاریخ سیاسی تفاوت بین تاریخ سیاسی «جدید» و سنتی است. بحث های موضوعی/مفهومی، مطالعاتی و روششناختی در این رابطه قابل طرح است و میتواند به تعریف و تعمیق مطالعات و بررسی های «تاریخ سیاسی جدید» و در نتیجه، حرکت مناسب در مسیر این گرایش کمک کند. بررسی دادهها موبد آن است، با وجود سابقه گسترده در نگارش متون تاریخ سیاسی، چارچوبدهی مفهومی و روششناختی در تاریخ سیاسی به معنای عام آن صورت نگرفته و این بیتوجهی به «تاریخ سیاسی جدید» نیز سرایت کرده است. پژوهش حاضر در پی گشایش مدخلی در حوزة تاریخ سیاسی جدید و پیدایی افقهای آن است. مبنای این پژوهش بررسی منابع پرداختهشده به موضوع «تاریخ سیاسی جدید» است؛ چرا که در «تاریخ سیاسی جدید»، افقهای تازهای در حوزه تاریخ سیاسی مثل بازنگری در معنا و قلمرو امر سیاسی، مباحث و موضوعات فرهنگی و زبانی و تاثیرات آن در تاریخ سیاسی و شکلگیری موضوعاتی چون مشارکت سیاسی گسترده اجتماعی، هویتهای عمومی و ملی اجتماعی، فلسفه تاریخ جدید و تاثیر آن بر حوزه سیاست و غیره قابل بررسی است.
توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول
صفحه 89-106
محسن رحمتی؛ محمد دالوند
چکیده دولت پهلوی اول، از طریق تخصیص اعتبارات مالی لازم میکوشید تا برنامههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد نظر خود را در لرستان به عنوان یک منطقه با ویژگیهای خاصِّ، محقق سازد. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نحوة توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در دوره پهلوی اول، ارتش به عنوان مهمترین نهاد جهت تحقق اهداف دولتی در لرستان به شمار میرفت. در نتیجه، اجرای برنامههای دولتی و توزیع اعتبارات مالی در این منطقه عمدتاً متکی بر ارتش و فرماندهان نظامی بود که عموماً اعتبارات دریافتی را در اموری چون جذب عشایر لرستان، پرداخت حقوق افسران ارتش، تأمین تدارکات نظامیان، تأسیس مدارس عشایری و احداث سازههای نظامی استفاده نمودند.
وضعیت امنیت عمومی در سال های اشغال نظامی ایران توسط متفقین (شهریور 1320 – شهریور1324)
صفحه 107-124
سیدمحمدحسین محمدی؛ زهرا اسکندری فرد
چکیده اشغال ایران از سوی متفقین در شهریور 1320ه.ش / آگوست 1941م. کشور را با بحران فزاینده اجتماعی مواجه نمود. ایران به صحنه مداخله نیروهای متفقین در شئوون زندگی مردم درآمد. بروز ناهنجاری های اجتماعی همچون قتل، غارت، تجاوز، تصرف املاک و مصادره اموال توسط قوای نظامی بیگانه در مناطق تحت تصرف فضای اجتماعی کشور را به سمت ناامنی رهنمون ساخت. برخورداری قوای نظامی متفقین از کاپیتولاسیون در ایام اشغال اجازه پی گیری و تنبیه نیروهای متخلف خارجی را از دولت ایران سلب کرده بود. کاهش نفوذ دولت مرکزی و تضعیف قوای نظامی و انتظامی، شرایط لازم را برای ظهور اشرار داخلی و سرکشی ایلات و عشایر جنوب و غرب کشور فراهم ساخت. اقتصاد کشاورزی، صنعت، بازرگانی داخلی و خارجی آسیب دید. کشاورزی که بخش عمده اقتصاد کشور بود و بیشترین نیروهای کار را به خود جذب می نمود، دچار افت کاهش تولید و سبب بی کاری گستردهگردید. کاهش تولید و افزایش تقاضای ارزاق عمومی بدلیل ارسال آذوقه به شوروی، حضور تعداد بیشمار قوای اشغالگر و ورود مهاجرین لهستانی سبب کمبود اقلام اساسی همچون گندم در بسیاری از مناطق ایران گردید.
