نوع مقاله : علمی-پژوهشی
نویسندگان
1 پژوهشگاه علوم انسانی
2 پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده
برنامهریزی توسعه در ایران، از پیش از انقلاب اسلامی آغاز و با انقلاب اسلامی با هدف تحقق جامعة آرمانی اسلامی و تبدیل ایران به الگوی جهان اسلام ادامه پیدا کرد. اما علیرغم اجرای 6 برنامة توسعه پس از انقلاب اسلامی، همچنان چالشهای اساسی در مسیر توسعة ایران وجود داد و برنامههای توسعه نتوانسته است این چالشها را سامان دهد. پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ بهچگونگی ساختیابی برنامههای توسعة اجراشده در ایران پس از انقلاب اسلامی و کارکرد آن در روند توسعة ایران است. در تبیین این مفهوم، رویکرد تحلیل برنامههای توسعه، جامعهشناسی تاریخی است. ازاینرو ساختیابی نظری و همچنین رویکرد کنشگران در قالببندی این مفهوم در سیر تاریخی بررسی شده است. به این معنا علاوه بر نقش کنشگران و ایدههای نظری در شکلیابی این برنامهها، به رخدادهای تاریخی که در مسیر برنامهها روی داده است، نیز توجه شده است. بر اساس مطالعة صورت گرفته، میتوان اشاره داشت که برنامههای توسعه پس از انقلاب، علاوه بر عدم استفاده از تجربة توسعه در عصر پهلوی و شکلیابی ذیل یک جهانبینی متفاوت، در سطح نظری و کنشگران نتوانست به اجماع دست پیدا کند و در بستر تاریخی نیز با رویدادهایی مانند تحریم و کمبود منابع ارزی، امکان شکلدهی گفتمان توسعه را نیافت.
کلیدواژهها