نوع مقاله : علمی-ترویجی

نویسندگان

1 استادیار گروه تاریخ دانشگاه شیراز

2 دانشجوی دکتری تاریخ، دانشگاه شیراز

چکیده

سلسلۀ صوفیانۀ قادری بعد از تأسیس در نیمۀ دوم قرن ششم هجری، از معروف‌ترین طرایق صوفیانه شد و فضای اجتماعیِ بخش قابل‎توجهی از جامعه را تحت‎تأثیر آموزه‌های اجتماعی ـ فرهنگی خود قرار داد. روند رو به‎ گسترش این طریقت در ابعاد اجتماعی، تا قرن نهم هجری در ایران و حتی کشورهایی چون هند ادامه یافت؛ اما، با ترویج مذهب تشیع در ایران روند محوشدن این طریقت از ساختار اجتماعی و فرهنگی رقم خورد.
در مقالة حاضر ابعاد نفوذ اجتماعی این سلسلۀ صوفیانه بر جامعه بررسی می‌شود و همچنین به این مسئله پرداخته می‌شود که چرا و تحت چه شرایطی از قرن نهم هجری تا عصر صفوی، این سلسلۀ صوفیانه جایگاه اجتماعی خود را در جامعۀ ایران از‎دست‎‎داد؟ در این مقاله با روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی و طریقتی، به بررسی موضوع پرداخته و تلاش شده است یافته‎های نوین ارائه دهد.
بر اساس یافته‌های تحقیق، این سلسله در طول حیات خویش سه دورۀ متمایز از یکدیگر را تا پایان عصر صفوی، به منظور حفظ نفوذ اجتماعی خویش در جامعه از سرگذراند. در دورۀ نخست (از بدو شکل‌گیری تا پیش از تهاجم مغول) ، سلسلۀ قادریه با تأکید بیشتر بر جنبۀ فقاهتی، توانست در جامعه، به ویژه نزد اصناف، جایگاه ویژه‌ای به‎دست‎آورد. در دورۀ دوم پس از تهاجم مغول، سلسلۀ قادریه تغییراتی در مشی طریقتی، با تأکید بیشتر بر جنبۀ صوفیانه ایجاد کرد، دورۀ سوم (از قرن نهم هجری به بعد) که هم‌زمان با مطرح‎شدن تشیع و فرقه‌های منجی‌گرا بود، قادریه رفته‎رفته پایگاه اجتماعی خود را از‎دست‎داد و با اعمال سیاست‌های ضد تسنن و تصوف صفوی کاملاً محو شد.

کلیدواژه‌ها